de maneira indescritível به طور غیرقابل توصیف، به شکلی غیرقابل توصیف، به طور غیرقابل گفتن ادامه... بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَوصِیف، بِه شِکلی غِیرِقابِلِ تَوصِیف، بِه طُورِ غِیرِقابِلِ گُفتَن دیکشنری پرتغالی به فارسی